جدول جو
جدول جو

معنی دیهیم جوی - جستجوی لغت در جدول جو

دیهیم جوی
(غُرْ رِ اَ کَ دَ / دِ)
جویندۀ دیهیم. طالب تخت و تاج و پادشاهی. (ناظم الاطباء) :
سوی رخش رخشنده بنهاد روی
دوان رخش شد نزد دیهیم جوی.
فردوسی.
وز آنجا سوی پارس بنهاد روی
جوانبخت و بیدار و دیهیم جوی.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دیهیم جو
تصویر دیهیم جو
جویندۀ دیهیم، آنکه در طلب تاج و تخت پادشاهی است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیهیم جو
تصویر دیهیم جو
آنکه در طلب تاج و تخت پادشاهی است
فرهنگ لغت هوشیار